معنی فارسی microcolorimetrically

B1

به نحوی که مرتبط با میکروکلرومتری باشد، که یک روش برای اندازه‌گیری غلظت رنگ در محلول است.

In a manner related to microcolorimetry, a method for measuring the concentration of colors in a solution.

example
معنی(example):

این آزمایش غلظت محلول را به صورت میکروکلرومتریک اندازه‌گیری کرد.

مثال:

The experiment measured the concentration of the solution microcolorimetrically.

معنی(example):

استفاده از ابزارهای کالیبره شده به صورت میکروکلرومتریک دقت نتایج را بهبود بخشید.

مثال:

Using microcolorimetrically calibrated instruments improved the accuracy of the results.

معنی فارسی کلمه microcolorimetrically

: معنی microcolorimetrically به فارسی

به نحوی که مرتبط با میکروکلرومتری باشد، که یک روش برای اندازه‌گیری غلظت رنگ در محلول است.