معنی فارسی microculture
B1میکروفرهنگ به مجموعهای از ویژگیهای فرهنگی اشاره دارد که در یک گروه کوچک یا فرعی خاص وجود دارد.
A small or localized culture that forms within a larger cultural context.
- NOUN
example
معنی(example):
یک میکروفرهنگ میتواند درون یک جامعه بزرگتر شکل بگیرد.
مثال:
A microculture can develop within a larger community.
معنی(example):
برخی سرگرمیها میتوانند میکروفرهنگهای خاصی را در بین علاقهمندان ایجاد کنند.
مثال:
Certain hobbies can create their own microcultures among enthusiasts.
معنی فارسی کلمه microculture
:
میکروفرهنگ به مجموعهای از ویژگیهای فرهنگی اشاره دارد که در یک گروه کوچک یا فرعی خاص وجود دارد.