معنی فارسی microenvironment
B1محیط کوچک و خاصی که بر جنبه‌های خاصی از زندگی یا فعالیت تأثیر می‌گذارد.
A small specific environment that influences a particular organism or community.
- noun
noun
معنی(noun):
A very small area that has different characteristics than its surroundings.
معنی(noun):
The very small environment in the immediate vicinity of an organism.
example
معنی(example):
این گیاه در میکرو محیط رطوبت و گرما شکوفا شد.
مثال:
The plant thrived in its microenvironment of humidity and warmth.
معنی(example):
درک میکرو محیط برای حفظ منابع طبیعی حیاتی است.
مثال:
Understanding the microenvironment is crucial for conservation.
معنی فارسی کلمه microenvironment
:
محیط کوچک و خاصی که بر جنبه‌های خاصی از زندگی یا فعالیت تأثیر می‌گذارد.
