معنی فارسی microgrid

B1

میکروگرید شبکه‌ای کوچک از تأسیسات تولید و توزیع برق است که می‌تواند به صورت مستقل یا به عنوان بخشی از شبکه بزرگ‌تر کار کند.

A localized group of interconnected electrical loads and distributed energy resources that can disconnect from the traditional grid to operate autonomously.

noun
معنی(noun):

A very small grid, especially a small power supply grid containing distributed generation of electricity

example
معنی(example):

یک میکروگرید می‌تواند به صورت مستقل از شبکه اصلی برق عمل کند.

مثال:

A microgrid can operate independently from the main electrical grid.

معنی(example):

میکروگریدها می‌توانند در مناطقی که قطع برق مکرر دارند مفید باشند.

مثال:

Microgrids can be useful in areas with frequent power outages.

معنی فارسی کلمه microgrid

: معنی microgrid به فارسی

میکروگرید شبکه‌ای کوچک از تأسیسات تولید و توزیع برق است که می‌تواند به صورت مستقل یا به عنوان بخشی از شبکه بزرگ‌تر کار کند.