معنی فارسی microgrids

B2

شبکه‌های کوچک توزیع انرژی که می‌توانند به طور مستقل از شبکه اصلی برق عمل کنند و به نوبه خود منابع انرژی محلی را مدیریت می‌کنند.

Small-scale energy systems that can operate independently from the main power grid and manage local energy resources.

noun
معنی(noun):

A very small grid, especially a small power supply grid containing distributed generation of electricity

example
معنی(example):

میکروگریدها می‌توانند به طور مستقل از شبکه اصلی کار کنند.

مثال:

Microgrids can operate independently from the main grid.

معنی(example):

بسیاری از شهرها در حال سرمایه‌گذاری بر روی میکروگریدها برای انرژی تجدیدپذیر هستند.

مثال:

Many cities are investing in microgrids for renewable energy.

معنی فارسی کلمه microgrids

: معنی microgrids به فارسی

شبکه‌های کوچک توزیع انرژی که می‌توانند به طور مستقل از شبکه اصلی برق عمل کنند و به نوبه خود منابع انرژی محلی را مدیریت می‌کنند.