معنی فارسی micromelus
B1شکلی کوچک یا کاهشیافته از یک موجود زنده.
A diminutive or reduced form of a biological organism.
- NOUN
example
معنی(example):
اصطلاح میکروملوس به یک شکل کوچک یا کاهشیافته از یک ارگانیسم اشاره دارد.
مثال:
The term micromelus refers to a small or reduced form of an organism.
معنی(example):
محققان یک نوع میکروملوس را در آزمایشگاه پیدا کردند.
مثال:
Researchers found a micromelus variant in the lab.
معنی فارسی کلمه micromelus
:
شکلی کوچک یا کاهشیافته از یک موجود زنده.