معنی فارسی micromeritic
B2میکرومرسیتیک به ویژگیهای جزیی و میکروسکوپی در مواد اشاره دارد.
Pertaining to the micromeritic properties of substances, often associated with fine particle analyses.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خواص میکرومرسیتیک نمونه به طور دقیق بررسی شد.
مثال:
The micromeritic properties of the sample were analyzed in detail.
معنی(example):
یافتههای او درباره ساختارهای میکرومرسیتیک انقلابی بود.
مثال:
His findings on micromeritic structures were groundbreaking.
معنی فارسی کلمه micromeritic
:
میکرومرسیتیک به ویژگیهای جزیی و میکروسکوپی در مواد اشاره دارد.