معنی فارسی micromesh
B1میکرومش، پارچهای با منافذ کوچک که برای فیلتراسیون و جلوگیری از عبور ذرات ریز طراحی شده است.
A type of fabric with very small holes used for filtration and preventing small particles from passing through.
- noun
noun
معنی(noun):
A mesh having microscopic spacings
example
معنی(example):
میکرومش پارچهای است که دارای سوراخهای بسیار ریزی برای اهداف فیلتراسیون است.
مثال:
Micromesh is a fabric that has very tiny holes for filtering purposes.
معنی(example):
آنها از میکرومش استفاده کردند تا هیچ ذره کوچکی از آن عبور نکند.
مثال:
They used micromesh to ensure that no small particles would pass through.
معنی فارسی کلمه micromesh
:
میکرومش، پارچهای با منافذ کوچک که برای فیلتراسیون و جلوگیری از عبور ذرات ریز طراحی شده است.