معنی فارسی micrometrically
B1میکرومتریکال، به صورت دقیق و با مقیاسهای بسیار کوچک انجام میشود.
In a manner relating to very small measurements.
- ADVERB
example
معنی(example):
اندازهگیریها بهصورت میکرومتریکال برای دقت انجام شد.
مثال:
The measurements were taken micrometrically for accuracy.
معنی(example):
آنها ابزارها را بهصورت میکرومتریکال کالیبره کردند تا دقت را افزایش دهند.
مثال:
They calibrated the instruments micrometrically to enhance precision.
معنی فارسی کلمه micrometrically
:
میکرومتریکال، به صورت دقیق و با مقیاسهای بسیار کوچک انجام میشود.