معنی فارسی microprogrammed

B1

میکروprogrammed به سیستمی اطلاق می‌شود که دارای مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های خاص برای انجام وظایف است.

Describing a system that has a specific set of instructions for operations.

example
معنی(example):

معماری میکروprogrammed دارای دستورالعمل‌های خاصی برای عملکرد است.

مثال:

The microprogrammed architecture has specific instructions for performance.

معنی(example):

سیستم‌های میکروprogrammed می‌توانند به تغییرات انعطاف‌پذیرتر باشند.

مثال:

Microprogrammed systems can be more adaptable to changes.

معنی فارسی کلمه microprogrammed

: معنی microprogrammed به فارسی

میکروprogrammed به سیستمی اطلاق می‌شود که دارای مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های خاص برای انجام وظایف است.