معنی فارسی micropuncture

B1

میکروپانچ به تکنیک‌ها و رویه‌هایی اشاره دارد که در آنها سوراخ‌های بسیار کوچک در بافت‌ها یا مواد ایجاد می‌شود.

A medical procedure involving very small punctures made for diagnostic or therapeutic purposes.

example
معنی(example):

پزشک یک میکروپانچ برای جمع‌آوری نمونه انجام داد.

مثال:

The doctor performed a micropuncture to collect a sample.

معنی(example):

تکنیک‌های میکروپانچ در روش‌های پزشکی مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مثال:

Micropuncture techniques are used in various medical procedures.

معنی فارسی کلمه micropuncture

: معنی micropuncture به فارسی

میکروپانچ به تکنیک‌ها و رویه‌هایی اشاره دارد که در آنها سوراخ‌های بسیار کوچک در بافت‌ها یا مواد ایجاد می‌شود.