معنی فارسی microradiographic

B2

مرتبط با میکرو رادیوگرافی، که به تصویر برداری از نمونه‌های کوچک و آنالیز آنها می‌پردازد.

Relating to the process of microradiography, often used for detailed imaging of small samples.

example
معنی(example):

تکنیک میکرو رادیوگرافی وضوح بالاتری را ارائه می‌دهد.

مثال:

The microradiographic technique offers superior resolution.

معنی(example):

تصاویر میکرو رادیوگرافی می‌توانند جزئیات پنهان یک نمونه را نشان دهند.

مثال:

Microradiographic images can reveal hidden details in a specimen.

معنی فارسی کلمه microradiographic

: معنی microradiographic به فارسی

مرتبط با میکرو رادیوگرافی، که به تصویر برداری از نمونه‌های کوچک و آنالیز آنها می‌پردازد.