معنی فارسی microscopical
B2به ویژگیهایی اشاره دارد که فقط با دیدن از طریق میکروسکوپ قابل درک هستند.
Relating to a microscope or used in the observation of objects that are too small for the naked eye.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بررسی میکروسکوپی وجود باکتریها را نشان داد.
مثال:
Microscopical examination showed the presence of bacteria.
معنی(example):
دانشمند مقالهای در مورد فنون میکروسکوپی منتشر کرد.
مثال:
The scientist published a paper on microscopical techniques.
معنی فارسی کلمه microscopical
:
به ویژگیهایی اشاره دارد که فقط با دیدن از طریق میکروسکوپ قابل درک هستند.