معنی فارسی microsomes
B1ساختارهای کوچک و کیسهای شکل که از غشاء سلولها گرفته شده و در آزمایشهای بیوشیمیایی استفاده میشوند.
Small vesicles that derive from fragmented endoplasmic reticulum, used in biochemical experiments.
- noun
noun
معنی(noun):
A vesicle formed as an artifact of cell disruption
example
معنی(example):
میکروسومها در تحقیقات بیولوژی سلولی مفید هستند.
مثال:
Microsomes are useful in cell biology research.
معنی(example):
مطالعه میکروسومها به ما کمک میکند تا متابولیسم داروها را درک کنیم.
مثال:
The study of microsomes helps us understand drug metabolism.
معنی فارسی کلمه microsomes
:
ساختارهای کوچک و کیسهای شکل که از غشاء سلولها گرفته شده و در آزمایشهای بیوشیمیایی استفاده میشوند.