معنی فارسی microsystems
B2مجموعهای از فناوریها و مواد که برای ساخت دستگاههای میکروسکوپی به کار میروند.
A technology that integrates mechanical, electrical, and software systems on a microscale.
- NOUN
example
معنی(example):
فناوری میکروسیستمها در دستگاههای الکترونیکی مختلف استفاده میشود.
مثال:
Microsystems technology is used in various electronic devices.
معنی(example):
توسعههای میکروسیستمها منجر به تولید دستگاههای کوچکتر و کارآمدتر شده است.
مثال:
Developments in microsystems have led to smaller, more efficient devices.
معنی فارسی کلمه microsystems
:
مجموعهای از فناوریها و مواد که برای ساخت دستگاههای میکروسکوپی به کار میروند.