معنی فارسی microzoal

B1

وصفی برای موجودات میکروزا یا موجوداتی که به آن‌ها مربوط می‌شود.

Relating to or characteristic of microzoa.

example
معنی(example):

جامعه‌ی میکروزالی در اقیانوس متنوع است.

مثال:

The microzoal community is diverse in the ocean.

معنی(example):

تحقیقات در مورد گونه‌های میکروزال تعاملات مهمی را در اکوسیستم نشان می‌دهد.

مثال:

Research on microzoal species reveals important ecological interactions.

معنی فارسی کلمه microzoal

: معنی microzoal به فارسی

وصفی برای موجودات میکروزا یا موجوداتی که به آن‌ها مربوط می‌شود.