معنی فارسی mid-engined

B1

دسته‌ای از خودروها که موتور در مرکز بدنه آن‌ها نصب شده است، برای بهبود تعادل و کنترل.

Referring to a vehicle with the engine placed in a central position within the chassis for improved handling.

example
معنی(example):

این خودرو طراحی میانه‌موتور داشت تا تعادل بهتری داشته باشد.

مثال:

The car had a mid-engined design for better balance.

معنی(example):

خودروهای میانه‌موتور اغلب دارای کنترل بهتری هستند.

مثال:

Mid-engined cars often have superior handling.

معنی فارسی کلمه mid-engined

: معنی mid-engined به فارسی

دسته‌ای از خودروها که موتور در مرکز بدنه آن‌ها نصب شده است، برای بهبود تعادل و کنترل.