معنی فارسی middens
B1ساختمانهای زباله یا تجمع زبالهها به ویژه در مکانهای باستانی که نشانههای زندگی انسانها را نشان میدهند.
Refuse or refuse heaps, especially those left by human activity, often of archaeological interest.
- noun
noun
معنی(noun):
A dungheap.
معنی(noun):
A refuse heap usually near a dwelling.
معنی(noun):
A prehistoric pile of bones and shells.
example
معنی(example):
باستانشناسان به بررسی زبالههای باستانی میپردازند تا درباره فرهنگهای گذشته بیاموزند.
مثال:
Archaeologists study ancient middens to learn about past cultures.
معنی(example):
زبالهها میتوانند اطلاعاتی درباره رژیم غذایی مردم باستان به ما بدهند.
مثال:
Middens can provide insights into the diet of ancient peoples.
معنی فارسی کلمه middens
:
ساختمانهای زباله یا تجمع زبالهها به ویژه در مکانهای باستانی که نشانههای زندگی انسانها را نشان میدهند.