معنی فارسی midfrontal

B2

منطقه‌ای در مغز که در تصمیم‌گیری و فرایندهای شناختی نقش دارد.

Referring to the area in the middle of the frontal lobe of the brain.

example
معنی(example):

منطقه میدوفرونتال مغز برای تصمیم‌گیری مهم است.

مثال:

The midfrontal area of the brain is important for decision-making.

معنی(example):

دانشمندان برای درک تنظیم احساسات به مطالعه کورتکس میدوفرونتال می‌پردازند.

مثال:

Scientists study the midfrontal cortex to understand emotional regulation.

معنی فارسی کلمه midfrontal

: معنی midfrontal به فارسی

منطقه‌ای در مغز که در تصمیم‌گیری و فرایندهای شناختی نقش دارد.