معنی فارسی midlandward

B1

به معنای به سمت مناطق میانه اشاره دارد.

In the direction of the Midlands.

example
معنی(example):

جاده به سمت میانه در امتداد دره شیب دارد.

مثال:

The road slopes midlandward along the valley.

معنی(example):

او به سمت میانه نگاهی انداخت و امیدوار بود چهره‌های آشنا را ببیند.

مثال:

He glanced midlandward, hoping to see familiar faces.

معنی فارسی کلمه midlandward

: معنی midlandward به فارسی

به معنای به سمت مناطق میانه اشاره دارد.