معنی فارسی midward

B1

میدوارد، چیزی به سمت وسط یا مرکز اشاره دارد.

Towards the middle or center of a space or area.

example
معنی(example):

او به سمت میدوارد راه رفت تا به مرکز نزدیکتر شود.

مثال:

He walked midward to get closer to the center.

معنی(example):

این مسیر به سمت میدوارد به تمرکز اصلی باغ می‌رسد.

مثال:

The path leads midward towards the main focus of the garden.

معنی فارسی کلمه midward

: معنی midward به فارسی

میدوارد، چیزی به سمت وسط یا مرکز اشاره دارد.