معنی فارسی midyears
B1واژهای که به دورهای میانسال از زندگی یا تاریخ اشاره دارد، به ویژه در زمینههای خاص.
A term used to describe the middle period of life or a project, often associated with maturity.
- NOUN
example
معنی(example):
در میانسالی پروژه، با چالشهای متعددی روبرو شدیم.
مثال:
During the midyears of the project, we faced several challenges.
معنی(example):
میانسالی حرفهای او با دستاوردهای قابل توجهی همراه بود.
مثال:
The midyears of his career were marked by significant achievements.
معنی فارسی کلمه midyears
:
واژهای که به دورهای میانسال از زندگی یا تاریخ اشاره دارد، به ویژه در زمینههای خاص.