معنی فارسی mightless
B1به معنای نداشتن قدرت یا توانایی.
Lacking strength or power.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
احساس بیقدرتی کرد و از دوستانش کمک خواست.
مثال:
Feeling mightless, he sought help from friends.
معنی(example):
در لحظات بیقدرتی، باید به دیگران تکیه کنیم.
مثال:
In mightless moments, we must rely on others.
معنی فارسی کلمه mightless
:
به معنای نداشتن قدرت یا توانایی.