معنی فارسی migniard

B2

نوعی صنایع دستی یا هنر که به خاطر جزئیات و کیفیتش مشهور است.

A type of craftsmanship or art known for its detail and quality.

example
معنی(example):

مینیارد به خاطر مهارت‌های منحصر به فردش شناخته می‌شد.

مثال:

The migniard was known for its unique craftsmanship.

معنی(example):

او زیبایی طراحی مینیارد را تحسین کرد.

مثال:

She admired the beauty of the migniard design.

معنی فارسی کلمه migniard

: معنی migniard به فارسی

نوعی صنایع دستی یا هنر که به خاطر جزئیات و کیفیتش مشهور است.