معنی فارسی migratorial

B2

مربوط به مهاجرت، به ویژگی یا رفتار حیواناتی گفته می‌شود که برای پیدا کردن غذا یا شرایط مناسب زندگی به سفرهای طولانی می‌پردازند.

Relating to migration; typically used to describe animals that migrate.

example
معنی(example):

الگوهای مهاجرتی پرندگان جالب است که مطالعه شود.

مثال:

The migratorial patterns of birds are fascinating to study.

معنی(example):

بسیاری از گونه‌ها مهاجرتی هستند و در فصول مختلف مسافت‌های طولانی را سفر می‌کنند.

مثال:

Many species are migratorial, traveling long distances seasonally.

معنی فارسی کلمه migratorial

: معنی migratorial به فارسی

مربوط به مهاجرت، به ویژگی یا رفتار حیواناتی گفته می‌شود که برای پیدا کردن غذا یا شرایط مناسب زندگی به سفرهای طولانی می‌پردازند.