معنی فارسی milchig
B1شیری، در فرهنگ یهودیان به غذاهایی که حاوی محصولات لبنی هستند اشاره دارد.
A term used in Jewish dietary laws referring to foods containing dairy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سوپ شیری است، برای یک وعده سبک مناسب است.
مثال:
The soup is milchig, perfect for a light meal.
معنی(example):
ما از یک سس شیری بر روی پاستا لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed a milchig sauce over our pasta.
معنی فارسی کلمه milchig
:
شیری، در فرهنگ یهودیان به غذاهایی که حاوی محصولات لبنی هستند اشاره دارد.