معنی فارسی mildews
B1پوسیدگیها، نوعی قارچ هستند که معمولا در مکانهای مرطوب رشد میکنند و میتوانند به گیاهان آسیب بزنند.
Fungal growths that occur in warm, damp conditions, often affecting plants.
- verb
verb
معنی(verb):
To taint with mildew.
معنی(verb):
To become tainted with mildew.
example
معنی(example):
پوسیدگی ها میتوانند بر روی گیاهان تأثیر بگذارند اگر درمان نشوند.
مثال:
Mildews can affect plants if not treated.
معنی(example):
او در گوشهٔ مرطوب اتاق پوسیدگیها را مشاهده کرد.
مثال:
He noticed mildews in the damp corner of the room.
معنی فارسی کلمه mildews
:
پوسیدگیها، نوعی قارچ هستند که معمولا در مکانهای مرطوب رشد میکنند و میتوانند به گیاهان آسیب بزنند.