معنی فارسی millful

B1

مقدار آردی که در یک آسیاب تولید می‌شود.

An amount of flour produced from a grinding mill.

example
معنی(example):

مقدار آرد آسیاب شده برای پخت ده عدد نان کافی بود.

مثال:

The millful of flour was enough to bake ten loaves.

معنی(example):

او کیسه را با مقدار آرد آسیاب شده پر کرد.

مثال:

He filled the bag with a millful of grain.

معنی فارسی کلمه millful

: معنی millful به فارسی

مقدار آردی که در یک آسیاب تولید می‌شود.