معنی فارسی milliampere
B1واحدی برای اندازهگیری جریان الکتریکی معادل یکهزارم آمپر.
A unit of electric current equal to one thousandth of an ampere.
- noun
noun
معنی(noun):
One thousandth (10-3) of an ampere.
example
معنی(example):
این مدار میتواند تا ۱۰۰ میلیآمپر را بهطور ایمن تحمل کند.
مثال:
This circuit can handle up to 100 milliampere safely.
معنی(example):
جریانی که از طریق سیم عبور میکرد را به میلیآمپر اندازهگیری کردیم.
مثال:
We measured the current flowing through the wire in milliampere.
معنی فارسی کلمه milliampere
:
واحدی برای اندازهگیری جریان الکتریکی معادل یکهزارم آمپر.