معنی فارسی milliemes

B1

واحدی از اندازه‌گیری در سیستم پولی یا اندازه‌گیری، به ویژه در املاک.

A fractional unit, often used in finance or real estate, specifically one-thousandth of an amount.

example
معنی(example):

واحد پول به میلیم‌ها برای تراکنش‌های کوچک تقسیم شده است.

مثال:

The currency was divided into millièmes for small transactions.

معنی(example):

در سوئیس، میلیم‌ها برای اندازه‌گیری املاک استفاده می‌شوند.

مثال:

In Switzerland, millièmes are used in real estate measurements.

معنی فارسی کلمه milliemes

: معنی milliemes به فارسی

واحدی از اندازه‌گیری در سیستم پولی یا اندازه‌گیری، به ویژه در املاک.