معنی فارسی milliohms
B1میلیاهمها، واحدهایی برای اندازهگیری مقاومت در الکترونیک که یکهزارم اهم هستند.
Plural of milliohm; units of electrical resistance in electronic components.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیاری از قطعات الکترونیکی در میلیاهم برای نشان دادن مقاومتشان درجهبندی میشوند.
مثال:
Many electronic components are rated in milliohms to indicate their resistance.
معنی(example):
این سیم دارای مقاومتی برابر با 10 میلیاهم بود که آن را بسیار کارآمد میسازد.
مثال:
The wire had a resistance of 10 milliohms, making it very efficient.
معنی فارسی کلمه milliohms
:
میلیاهمها، واحدهایی برای اندازهگیری مقاومت در الکترونیک که یکهزارم اهم هستند.