معنی فارسی millocrat
B1میلیوکرات به فردی اطلاق میگردد که در عرصه سیاست محلی بهویژه در زمینه آسیابکاری نفوذ دارد.
A person who possesses significant influence or power, especially as it relates to milling.
- NOUN
example
معنی(example):
یک میلیوکرات ممکن است در سیاستهای محلی قدرت زیادی داشته باشد.
مثال:
A millocrat may have significant power in local politics.
معنی(example):
میلیوکرات بر تصمیمات مربوط به استفاده از زمین تأثیر گذاشت.
مثال:
The millocrat influenced decisions about land use.
معنی فارسی کلمه millocrat
:
میلیوکرات به فردی اطلاق میگردد که در عرصه سیاست محلی بهویژه در زمینه آسیابکاری نفوذ دارد.