معنی فارسی mimsy

B2 /ˈmɪmzi/

میمزی، به معنای غیرعادی و عجیب و غریب، به ویژه برای توصیف موجودات یا اشیایی که از نظر ظاهری یا احساسی گیج کننده هستند.

Characterized by a whimsical or confused appearance; unusual or abnormal.

adjective
معنی(adjective):

A nonce word in Lewis Carroll's Jabberwocky combining the senses of "flimsy" and "miserable".

example
معنی(example):

این موجود به نظر می‌رسید میمزی، با خز درهم و برهم و یک حالت گیج.

مثال:

The creature appeared mimsy, with tangled fur and a confused expression.

معنی(example):

در داستان، شخصیت میمزی نمایانگر ترکیبی از خیال‌پردازی و غم بود.

مثال:

In the story, the mimsy figure represented a mix of whimsy and sadness.

معنی فارسی کلمه mimsy

: معنی mimsy به فارسی

میمزی، به معنای غیرعادی و عجیب و غریب، به ویژه برای توصیف موجودات یا اشیایی که از نظر ظاهری یا احساسی گیج کننده هستند.