معنی فارسی minangkabau
B1مردم و فرهنگ بومی اندونزی که به خاطر ساختار اجتماعی مادری و سنتهای خاص خود شناخته میشوند.
An ethnic group from West Sumatra, Indonesia, known for their unique matrilineal culture.
- OTHER
example
معنی(example):
مردم میننگکاباو به خاطر جامعه مادریشان شناخته شدهاند.
مثال:
The Minangkabau people are known for their matrilineal society.
معنی(example):
فرهنگ میننگکاباو شامل سبکهای معماری منحصر به فرد است.
مثال:
Minangkabau culture includes unique architectural styles.
معنی فارسی کلمه minangkabau
:
مردم و فرهنگ بومی اندونزی که به خاطر ساختار اجتماعی مادری و سنتهای خاص خود شناخته میشوند.