معنی فارسی minding
B1به معنای مراقبت و توجه به چیزی یا کسی، یا رعایت آداب و رسوم.
To take care or pay attention to someone or something.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of taking heed of something.
example
معنی(example):
آیا شما مغازه را در غیاب صاحبش مراقبت می‌کنید؟
مثال:
Are you minding the shop while the owner is away?
معنی(example):
مراقبت از آداب و رفتار در موقعیت‌های اجتماعی اهمیت دارد.
مثال:
Minding your manners is important in social settings.
معنی فارسی کلمه minding
:
به معنای مراقبت و توجه به چیزی یا کسی، یا رعایت آداب و رسوم.
