معنی فارسی mindly

B1

ذهنی، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد با دقت و توجه در حال حاضر است.

In a manner that reflects conscious awareness and thoughtfulness.

example
معنی(example):

او به طور ذهنی صحبت کرد و اجازه داد افکارش به‌راحتی بیان شوند.

مثال:

He spoke mindly, allowing his thoughts to flow freely.

معنی(example):

حضور ذهنی می‌تواند روابط را بهبود بخشد.

مثال:

Being mindly present can enhance relationships.

معنی فارسی کلمه mindly

: معنی mindly به فارسی

ذهنی، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد با دقت و توجه در حال حاضر است.