معنی فارسی mineproof

B1

ویژگی یا تجهیزاتی که از تأثیر مین‌ها و انفجارها محافظت می‌کند.

Designed to withstand or resist the effects of landmines or explosives.

example
معنی(example):

سربازان چکمه‌های ضد مین پوشیدند تا از انفجارها محافظت کنند.

مثال:

The soldiers wore mineproof boots to protect themselves from explosions.

معنی(example):

این وسیله نقلیه ویژگی‌های ضد مین داشت تا ایمنی سرنشینان خود را تأمین کند.

مثال:

The vehicle had mineproof features to ensure the safety of its occupants.

معنی فارسی کلمه mineproof

: معنی mineproof به فارسی

ویژگی یا تجهیزاتی که از تأثیر مین‌ها و انفجارها محافظت می‌کند.