معنی فارسی mini-market

A2

یک فروشگاه کوچک که معمولاً انواع کالاهای عمومی را ارائه می‌دهد.

A small grocery store that sells various everyday items.

example
معنی(example):

من شیر را از مینی‌مارکت دور گوشه خریدم.

مثال:

I bought milk at the mini-market around the corner.

معنی(example):

مینی‌مارکت به صورت ۲۴ ساعته باز است.

مثال:

The mini-market is open 24 hours a day.

معنی فارسی کلمه mini-market

: معنی mini-market به فارسی

یک فروشگاه کوچک که معمولاً انواع کالاهای عمومی را ارائه می‌دهد.