معنی فارسی mini-moon
B1ماهواره‌های کوچک و موقت که به دور یک سیاره می‌چرخند.
A small, temporary natural satellite that orbits a planet, often appearing and disappearing.
- noun
noun
معنی(noun):
A brief honeymoon or holiday taken after a wedding.
example
معنی(example):
یک مینی‌مون ماهواره موقت زمین است.
مثال:
A mini-moon is a temporary satellite of Earth.
معنی(example):
دانشمندان مینی‌مون‌ها را برای درک بیشتر سیستم خورشیدی ما مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study mini-moons to understand more about our solar system.
معنی فارسی کلمه mini-moon
:
ماهواره‌های کوچک و موقت که به دور یک سیاره می‌چرخند.
