معنی فارسی minimoon

B1

تعطیلات کوتاه و مختصر پس از ازدواج، معمولاً زمان کمی برای استراحت.

A short honeymoon or vacation taken shortly after a wedding.

noun
معنی(noun):

A brief honeymoon or holiday taken after a wedding.

example
معنی(example):

آنها یک مینی‌مون برای استراحت بعد از عروسی برنامه‌ریزی کردند.

مثال:

They planned a minimoon to relax after the wedding.

معنی(example):

این زوج به جای ماه عسل طولانی، یک مینی‌مون را انتخاب کردند.

مثال:

The couple chose a minimoon instead of a long honeymoon.

معنی فارسی کلمه minimoon

: معنی minimoon به فارسی

تعطیلات کوتاه و مختصر پس از ازدواج، معمولاً زمان کمی برای استراحت.