معنی فارسی minionship

B1

به معنای مقام یا دوره‌ای است که فرد به عنوان یک مینیون یا پیرو خدمت می‌کند.

The state or condition of being a minion; a term that denotes servitude or loyalty.

example
معنی(example):

مینیونشیپ او با وفاداری و فداکاری مشخص شد.

مثال:

His minionship was marked by loyalty and dedication.

معنی(example):

او با افتخار زیادی در مینیونشیپ خود خدمت کرد.

مثال:

She served in her minionship with great pride.

معنی فارسی کلمه minionship

: معنی minionship به فارسی

به معنای مقام یا دوره‌ای است که فرد به عنوان یک مینیون یا پیرو خدمت می‌کند.