معنی فارسی ministates
B1شکل جمع دولتهای کوچک یا واحدهای دولتی مشابه.
Plural of ministate, referring to multiple small states.
- NOUN
example
معنی(example):
دولتهای کوچک در مسائل زیستمحیطی همکاری کردند.
مثال:
The ministates collaborated on environmental issues.
معنی(example):
چندین دولت کوچک این توافقنامه را امضا کردند.
مثال:
Several ministates signed the agreement.
معنی فارسی کلمه ministates
:
شکل جمع دولتهای کوچک یا واحدهای دولتی مشابه.