معنی فارسی minkish
B2مینکی، اشاره به ویژگیها یا طبیعتی دارد که شبیه به مینک است، معمولاً برای توصیف لباسهای لوکس و نرم استفاده میشود.
Pertaining to or resembling the nature of a mink, often used to describe luxurious fur.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در طول زمستان یک پالتوی مینکی پوشید.
مثال:
She wore a minkish coat during the winter.
معنی(example):
سبک او معمولاً به عنوان مینکی و لوکس توصیف میشود.
مثال:
His style is often described as minkish and luxurious.
معنی فارسی کلمه minkish
:
مینکی، اشاره به ویژگیها یا طبیعتی دارد که شبیه به مینک است، معمولاً برای توصیف لباسهای لوکس و نرم استفاده میشود.