معنی فارسی minuetish
B2مربوط به سبک مینوت که نشان دهنده حسی از کلاسیک بودن است.
Related to a minuet, characterized by elegance and often evoking nostalgia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او قطعهای مینوتیش نواخت که تماشاگران را شگفتزده کرد.
مثال:
He played a minuetish piece that delighted the audience.
معنی(example):
سبک مینوتیش معمولاً نوستالژیک و باوقار است.
مثال:
The minuetish style is often nostalgic and elegant.
معنی فارسی کلمه minuetish
:
مربوط به سبک مینوت که نشان دهنده حسی از کلاسیک بودن است.