معنی فارسی minutia
B2 /maɪˈn(j)uːʃ(iː)ə/جزئیات ریز و کوچک که ممکن است در ظاهر بی‌اهمیت به نظر برسند اما می‌توانند تأثیر زیادی بر کل کار داشته باشند.
Small or trivial details about a subject, often seen as unimportant but can impact the overall outcome.
- noun
A minor detail, often of negligible importance.
They spent all their time on minutiae, never making real progress.
(biometrics, forensics) Any of the point features on fingerprints used for matching, usually endings and bifurcations of ridges.
او بر جزئیات پروژه تمرکز کرد تا از موفقیت آن اطمینان حاصل کند.
He focused on the minutia of the project to ensure success.
درک جزئیات در هر کار دقیقی می‌تواند مهم باشد.
Understanding the minutia can be important in any detailed work.
معنی فارسی کلمه minutia
:
جزئیات ریز و کوچک که ممکن است در ظاهر بی‌اهمیت به نظر برسند اما می‌توانند تأثیر زیادی بر کل کار داشته باشند.
