معنی فارسی mirabiliary
B1شرایط و ویژگی‌هایی که موجب شگفتی و تحسین می‌شود.
Relating to or characterized by wonder or amazement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط میرابیاری منطقه حس شگفتی را ایجاد کرد.
مثال:
The mirabiliary conditions of the region created a sense of wonder.
معنی(example):
پدیده‌های میرابیاری معمولاً دانشمندان و ذهن‌های کنجکاو را جلب می‌کنند.
مثال:
Mirabiliary phenomena often attract scientists and curious minds.
معنی فارسی کلمه mirabiliary
:
شرایط و ویژگی‌هایی که موجب شگفتی و تحسین می‌شود.
