معنی فارسی mirandises

B1

عبارت جمع از دانه‌داری که اشاره به فرایند اطلاع‌رسانی حقوق قانونی به مظنونان دارد.

The plural form referring to instances of informing individuals of their legal rights.

example
معنی(example):

افسران پلیس باید اطمینان حاصل کنند که حقوق به درستی گفته می‌شوند.

مثال:

Law enforcement officers must ensure that mirandises are conducted properly.

معنی(example):

عدم ارائه حقوق می‌تواند به مسائل قانونی منجر شود.

مثال:

Failure to provide mirandises can lead to legal issues.

معنی فارسی کلمه mirandises

: معنی mirandises به فارسی

عبارت جمع از دانه‌داری که اشاره به فرایند اطلاع‌رسانی حقوق قانونی به مظنونان دارد.