معنی فارسی mird

B1

به معنای سفر کوتاه و سریع به یک مکان است.

A brief journey to a location, often for a specific purpose.

example
معنی(example):

او یک سفر سریع به فروشگاه برای خرید شیر داشت.

مثال:

He took a quick mird to the store to buy milk.

معنی(example):

بعد از یک روز طولانی، او به یک سفر برای استراحت در خانه نیاز داشت.

مثال:

After a long day, she needed a mird to relax at home.

معنی فارسی کلمه mird

: معنی mird به فارسی

به معنای سفر کوتاه و سریع به یک مکان است.