معنی فارسی mirids
B1گروهی از حشرات که از شیره گیاهان تغذیه میکنند و بر روی کشاورزی تأثیر میگذارند.
A family of small, usually plant-feeding insects that belong to the order Hemiptera.
- noun
noun
معنی(noun):
Any insect of the family Miridae, a plant bug.
example
معنی(example):
موردها حشرات کوچکی هستند که معمولاً بر روی گیاهان یافت میشوند.
مثال:
Mirids are small insects often found on plants.
معنی(example):
کشاورزان گاهی از آفتکشها برای کنترل موردها در مزارع خود استفاده میکنند.
مثال:
Farmers sometimes use pesticides to control mirids in their fields.
معنی فارسی کلمه mirids
:
گروهی از حشرات که از شیره گیاهان تغذیه میکنند و بر روی کشاورزی تأثیر میگذارند.