معنی فارسی mirrorballs
B1تکهای از شیشه که به شکل توپ است و معمولاً در مهمانیها برای ایجاد نور و سایه استفاده میشود.
A spherical object covered in small mirrors that reflects light; used for decoration in dance venues.
- noun
noun
معنی(noun):
A disco ball.
example
معنی(example):
زمین رقص با آینهکُرههای رنگی روشن شد.
مثال:
The dance floor was lit up by colorful mirrorballs.
معنی(example):
آینهکُرهها معمولاً در دیسکوها و مهمانیها استفاده میشوند.
مثال:
Mirrorballs are often used in discos and parties.
معنی فارسی کلمه mirrorballs
:
تکهای از شیشه که به شکل توپ است و معمولاً در مهمانیها برای ایجاد نور و سایه استفاده میشود.